به گزارش مشرق و به نقل از تسنیم، تیم ملی کشتی آزاد ایران بامداد فردا عازم آمریکا خواهد شد تا در مسابقهای نمادین در این کشور برای حفظ المپیک تلاش کند. ایران، روسیه و آمریکا به عنوان سه ضلع قدرت کشتی دنیا این قول و قرار را با یکدیگر گذاشتهاند که در سالنی در شهر لوسآنجلس مسابقهای نمادین برگزار کنند تا بلکه کشتی از المپیک 2020 حذف نشود.
نفرات تیم ملی در این سفر به شرح زیر هستند:
55 کیلوگرم : حسن رحیمی
60 کیلوگرم: مسعود اسماعیل پور
66 کیلوگرم: مهدی تقوی
74 کیلوگرم: حسن طهماسبی
84 کیلوگرم: احسان لشگری
96 کیلوگرم: حامد تاتاری
120 کیلوگرم: کمیل قاسمی
کادر فنی: رسول خادم، غلامرضا محمدی، رضا لایق، محمد طلایی و علیرضا رضایی
سرپرست: علی بیات
پزشک: دکتر صادق محبوبی
مسئولان: حجت الله خطیب، علی افتخاری، احمد گواری
بمشابه این کار در تهران و در جام جهانی صورت گرفت که کشتیگیران به صورت نمادین به حذف این رشته اعتراض کردند و حال قرار است بار دیگر این اتفاق در آمریکا رخ دهد.
درباره این سفر حرف و حدیثهای زیادی به وجود آمده؛ از حضور تیم ملی تا همراهی برخی افراد که ضرورتی به حضورشان در این کشور نیست. با اینکه گفته میشود هزینههای این مسابقه نمادین از سوی کشور میزبان پرداخت میشود اما سوال این است که آیا ضرورتی برای انجام این سفر آن هم در این شرایط وجود دارد؟ آیا اگر قرار بود چنین سفر پرحجمی - از نظر بعد مسافت- انجام شود بهتر نبود در راستای آماده سازی تیم ملی صرف شود؟
نظریه دیگری نیز در این میان وجود دارد و آن هم اینکه در شرایط حساس کنونی که کشور ایران در آن قرار دارد آیا این سفر نمیتواند مشکلات جدیدی را ایجاد کند؟ همواره ثابت شده که اگر بخواهند، میتوانند از ورزش استفاده ابرازی کنند و حال این سوال مطرح میشود که وقتی ایران در شرایط حساسی قرار دارد چرا باید چنین سفر تفریحی در دستور کار قرار گیرد؟ این همان موضوعی است که به آن ایراد هم وارد شده و حتی حرف و حدیثهایی هم تا همین امروز درباره آن وجود داشته و در فاصله چند ساعت تا پرواز ملی پوشان هنوز هم شنیده میشود.
در شرایطی که اظهر من الشمس است که توجیه ورزشی چندانی برای سفر تیم ملی کشتی به آمریکا وجود ندارد، انگیزه این سفر را باید در مسائل سیاسی جستجو کرد. کسانی که در پشت پرده این سفر حضور دارند و اصرار آنها بر انکار ورزشیها غالب شده است، احتمالا به چیزی شبیه «دیپلماسی پینگ پنگ» میاندیشند و امیدوارند که تاریخ یکبار دیگر تکرار شود و همانطور که پینگ پنگ مائو رئیس جمهور چین و نیکسون رئیس جمهور ایالات متحده در اواسط دهه 70 یخ روابط واشنگتن و پکن را آب کرد، کشتی هم همین نقش را در مناسبات آمریکا و ایران ایفا کند و کشتی بتواند رکود موجود در مناسبات تهران و واشنگتن را از بین ببرد.
این گروه حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و در تصورند که میتوانند با استفاده از دیپلماسی کشتی، به اهدافشان در برقراری مناسباتی گرم با آمریکا دست یابند و سند برقراری مناسبات با واشنگتن را به نام خود ثبت کنند و آن هم در شرایطی که مقام معظم رهبری صراحتا فرمودهاند به مذاکره با آمریکا خوش بین نیستند.
بیتردید این گروه دیگر به این موضوع نمیاندیشند که به باور بسیاری فجایع و مشکلاتی که پس از رابطه با آمریکا گریبان چین را گرفت ناشی از همین دیپلماسی پینگ پنگ بود که تا مدتها نقش چین را به یک بازیگر درجه چندم در عرصه بینالملل کاهش داد.
شاید گفته شود اینگونه کارها میتواند به بقای کشتی در المپیک کمک کند – که البته این موضوع مخالفانی هم دارد- اما نکته مهمتر حواشی پررنگتر این سفر است که نگرانی هایی را به وجود آورده و شاید اگر دستور و تاکید یک مقام مسئول اجرایی نبود، این سفر به سرانجام نمیرسید؛ سفری که خیلیها اعتقاد دارند در این مقطع ضررش بیشتر از سودش است اما ظاهرا برای برخی افراد اینگونه نیست درست همانند مثالی که میگوید اگر برای ما آب ندارد، برای برخی نان دارد!
امروز در دنیا به ورزش فقط و صرفا به چشم ورزش نگاه نمیشود، کاش میشد این را به برخی که ورزش را به چشم «بازی» نگاه میکنند، یادآوری کرد؛ البته شاید میدانند و نمیخواهند که بدانند.
نفرات تیم ملی در این سفر به شرح زیر هستند:
55 کیلوگرم : حسن رحیمی
60 کیلوگرم: مسعود اسماعیل پور
66 کیلوگرم: مهدی تقوی
74 کیلوگرم: حسن طهماسبی
84 کیلوگرم: احسان لشگری
96 کیلوگرم: حامد تاتاری
120 کیلوگرم: کمیل قاسمی
کادر فنی: رسول خادم، غلامرضا محمدی، رضا لایق، محمد طلایی و علیرضا رضایی
سرپرست: علی بیات
پزشک: دکتر صادق محبوبی
مسئولان: حجت الله خطیب، علی افتخاری، احمد گواری
بمشابه این کار در تهران و در جام جهانی صورت گرفت که کشتیگیران به صورت نمادین به حذف این رشته اعتراض کردند و حال قرار است بار دیگر این اتفاق در آمریکا رخ دهد.
درباره این سفر حرف و حدیثهای زیادی به وجود آمده؛ از حضور تیم ملی تا همراهی برخی افراد که ضرورتی به حضورشان در این کشور نیست. با اینکه گفته میشود هزینههای این مسابقه نمادین از سوی کشور میزبان پرداخت میشود اما سوال این است که آیا ضرورتی برای انجام این سفر آن هم در این شرایط وجود دارد؟ آیا اگر قرار بود چنین سفر پرحجمی - از نظر بعد مسافت- انجام شود بهتر نبود در راستای آماده سازی تیم ملی صرف شود؟
نظریه دیگری نیز در این میان وجود دارد و آن هم اینکه در شرایط حساس کنونی که کشور ایران در آن قرار دارد آیا این سفر نمیتواند مشکلات جدیدی را ایجاد کند؟ همواره ثابت شده که اگر بخواهند، میتوانند از ورزش استفاده ابرازی کنند و حال این سوال مطرح میشود که وقتی ایران در شرایط حساسی قرار دارد چرا باید چنین سفر تفریحی در دستور کار قرار گیرد؟ این همان موضوعی است که به آن ایراد هم وارد شده و حتی حرف و حدیثهایی هم تا همین امروز درباره آن وجود داشته و در فاصله چند ساعت تا پرواز ملی پوشان هنوز هم شنیده میشود.
در شرایطی که اظهر من الشمس است که توجیه ورزشی چندانی برای سفر تیم ملی کشتی به آمریکا وجود ندارد، انگیزه این سفر را باید در مسائل سیاسی جستجو کرد. کسانی که در پشت پرده این سفر حضور دارند و اصرار آنها بر انکار ورزشیها غالب شده است، احتمالا به چیزی شبیه «دیپلماسی پینگ پنگ» میاندیشند و امیدوارند که تاریخ یکبار دیگر تکرار شود و همانطور که پینگ پنگ مائو رئیس جمهور چین و نیکسون رئیس جمهور ایالات متحده در اواسط دهه 70 یخ روابط واشنگتن و پکن را آب کرد، کشتی هم همین نقش را در مناسبات آمریکا و ایران ایفا کند و کشتی بتواند رکود موجود در مناسبات تهران و واشنگتن را از بین ببرد.
این گروه حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و در تصورند که میتوانند با استفاده از دیپلماسی کشتی، به اهدافشان در برقراری مناسباتی گرم با آمریکا دست یابند و سند برقراری مناسبات با واشنگتن را به نام خود ثبت کنند و آن هم در شرایطی که مقام معظم رهبری صراحتا فرمودهاند به مذاکره با آمریکا خوش بین نیستند.
بیتردید این گروه دیگر به این موضوع نمیاندیشند که به باور بسیاری فجایع و مشکلاتی که پس از رابطه با آمریکا گریبان چین را گرفت ناشی از همین دیپلماسی پینگ پنگ بود که تا مدتها نقش چین را به یک بازیگر درجه چندم در عرصه بینالملل کاهش داد.
شاید گفته شود اینگونه کارها میتواند به بقای کشتی در المپیک کمک کند – که البته این موضوع مخالفانی هم دارد- اما نکته مهمتر حواشی پررنگتر این سفر است که نگرانی هایی را به وجود آورده و شاید اگر دستور و تاکید یک مقام مسئول اجرایی نبود، این سفر به سرانجام نمیرسید؛ سفری که خیلیها اعتقاد دارند در این مقطع ضررش بیشتر از سودش است اما ظاهرا برای برخی افراد اینگونه نیست درست همانند مثالی که میگوید اگر برای ما آب ندارد، برای برخی نان دارد!
امروز در دنیا به ورزش فقط و صرفا به چشم ورزش نگاه نمیشود، کاش میشد این را به برخی که ورزش را به چشم «بازی» نگاه میکنند، یادآوری کرد؛ البته شاید میدانند و نمیخواهند که بدانند.